وکیل دادگستری و مهارتهای مذاکره با موکل
وکیل دادگستری و مهارتهای مذاکره با موکل
در حوزه وکالت و نمایندگی حقوقی، مهارت مذاکره با موکل یکی از مهمترین مهارتهایی است که وکلای دادگستری باید آن را به خوبی مسلط باشند. این مهارت، به وکلای دادگستری کمک میکند تا به بهترین نتیجه ممکن برسند و مصالح موکل را حفظ کنند. در این مقاله، به بررسی مهمترین تکنیکهای مذاکره با موکل خواهیم پرداخت.
3 اصل مهم مذاکره با موکل
1 ـ گوش دادن فعال
گوش دادن فعال یکی از تکنیکهای اساسی مهارت مذاکره با موکل است. وکیل باید به طور فعال به موکل خود گوش داده و تمرکز کامل خود را به او اختصاص دهد. این شامل عدم ایجاد وقفه در حین صحبتهای موکل، عدم انحراف توجه و پرسیدن سؤالات دقیق برای درک بهتر نیازها و مشکلات موکل است.
گوش دادن فعال به معنای تمرکز کامل و هدفمند بر صحبتهای موکل است. در این حالت، وکیل به طور فعال به موکل گوش میدهد، توجه کاملی به صحبتها و نیازهای موکل دارد و متوجه پیامها و احساسات او میشود. وکیل در حین گوش دادن فعال، ممکن است سوالات اضافی بپرسد و درخواست توضیحات بیشتر کند تا اطمینان حاصل کند که متوجه صحبتهای موکل شده است. این رویکرد به وکیل امکان میدهد تا به درستی درک کند که موکل چه میگوید، چه نیازهایی دارد و در چه مسیری میخواهد حرکت کند.
در مقابل، گوش دادن غیر فعال به معنای گوش دادن به صحبتهای موکل بدون تمرکز و توجه کامل است. وکیل در این حالت ممکن است حضور ذهنی نداشته باشد و به صورت سطحی و بیتمرکز به صحبتهای موکل گوش کند. در این روش، وکیل ممکن است از اهمیت جزئیات صحبتها غافل شود و نتواند به درستی درک کند که موکل چه میگوید و چه نیازهایی دارد. این میتواند باعث نارضایتی موکل و نتایج نامطلوب در مذاکره شود.
متاسفانه اغلب وکلای دادگستری در جلسات مشاوره نه تنها فرصت کافی برای شنیدن صحبت های موکل اختصاص نمیدهند بلکه در جلسه مشاوره بارها صحبت های موکل با تماس های تلفنی وکیل قطع شده و یا ذهن وکیل مشغول موضوعات دیگری است.
گوش دادن، ارتباط موثرتری بین وکیل و موکل را ایجاد میکند، اعتماد را تقویت میکند و به وکیل امکان میدهد تا به نیازها و مشکلات موکلان به صورت دقیقتری پاسخ دهد. همچنین، این روش از ابزارهای اصلی برای ساختن ارتباط و ایجاد همبستگی وکیل با موکل است که در نهایت منجر به رضایتمندی بیشتر موکلان و بهبود روند مذاکره میشود.
2 ـ تعیین هدف مشترک
تعیین هدف مشترک با موکل یکی دیگر از اصول مهم مذاکره است. وکیل باید هدف مشترکی را با موکل داشته باشد. این هدف ممکن است شامل دستیابی به ادله جدید به نفع موکل، دستیابی به توافق منصفانه، دریافت خسارت از طرف دعوی یا محکومیت او به مجازات قانونی باشد. به عنوان مثال، در بعضی از پرونده ها موکل خواهان مجازات طرف دعوی است اما وکیل بدون توجه به درخواست موکل با طرح و اقامه دعوی دیگری به دنبال دریافت خسارت مالی از طرف دعوی است. در چنین مواردی ـ حتی در صورت موفقیت وکیل در اخذ خسارت ـ واضح است که موکل اقدامات وکیل کافی ندانسته و از عملکرد وکیل رضایت نخواهد داشت.
3 ـ خلاقیت و نوآوری
اگرچه رویه قضایی نسبتا ثابتی در سیستم قضایی ما وجود دارد اما با این حال قضات دادگستری سلایق متفاوتی دارند.در طول سالهایی که به وکالت اشتغال داشتم، بارها شاهد بودم که در یک پرونده با موضوع مشابه آرای متفاوتی با رسیدگی دو قاضی صادر شده است. بنابراین داشتن یک روش ثابت برای دفاع در هر موضوع مشابهی ممکن است نتیجه مطلوب را نداشته باشد.
از طرفی هر موکلی مدارک و دلایل، روحیات و ترجیحات شخصی خود را دارد و وکیل باید توانایی تفکر خلاق و ارائه راهکارهای نوین را داشته باشد تا به بهترین نتیجه ممکن برسد. این شامل پیشنهادهای جدید، راهحلهای خارج از الگوهای سنتی و … است.
سخن آخر
برای وکلای دادگستری، مهارت مذاکره با موکل به عنوان یک ابزار قدرتمند در دفاع از منافع آنها و دستیابی به نتایج مطلوب اساسی است. با استفاده از این تکنیکها و توجه به نکات و راهنماهای ارائه شده، وکلای دادگستری میتوانند در ارتقای کیفیت خدمات حقوقی و افزایش رضایت موکلان خود تأثیر مثبتی داشته باشند.
About امیر مهدی پور
امیر مهدی پور متولد 1361 شهر تبریز رتبه 16 آزمون وکالت سال 1391 وکیل دادگستری دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه استانبول
More Posts by امیر مهدی پور
دیدگاهتان را بنویسید